کرج مرکز استان البرز، مرکز شهرستان کرج و یکی از کلانشهرهای ایران است. کرج یک شهر کوهپایهای است که در دامنهٔ رشته کوههای البرز و در بلندای ۱۳۰۰ متر بالاتر از سطح دریا قرار دارد.
جمعیت شهر کرج برپایه سرشماری سال ۱۳۹۵ برابر با ۱٬۵۹۲٬۴۹۲ تن بوده که این رقم با احتساب جمعیت ساکن در حومهٔ شهر ( کلانشهر کرج) به ۱٬۹۷۳٬۴۷۰ تن میرسد. کرج چهارمین شهر پرجمعیت ایران و بیست و یکمین کلانشهر پرجمعیت خاورمیانه است.
کرج پس از تهران بزرگترین شهر مهاجرپذیر ایران است و به همین دلیل به آن لقب «ایران کوچک» داده شدهاست. هَمچنین جمعیت این شهر نسبت به سایر شهرهای بزرگ ایران جوانتر است، و بالاترین میزان رشد موالید یا زاد و ولد را به خود اختصاص دادهاست. این شهر در میان کلانشهرهای ایران با رشد جمعیت سالانهٔ ۳/۱۴ درصد بالاترین رشد جمعیت را دارد.
بر پایه زبان کهن کرج، نام کرج از واژه کاوک به معنی "میان تهی" گرفته شده و به خاطر این است که کرج میان دره واقع شدهاست. همچنین وجه تسمیه دیگر آن از واژه "کراج" است و با پیشینه تاریخی آن در تپه آتشگاه، کوههای کلاک، قلعه دختر شهرستانک و قلعه اشتهارد که در روزهای تابستان برای خبررسانی و دیدهبانی آتشافروزی میشده، مرتبط است. همچنین گفته دیگری موجود است که نام کرج از واژه کوه رج به معنی محلی که کوههای ردیف شده دارد، میداند و مورد دیگری که به آن اشاره شده نام کرج را بدست آمده از واژه اکراج به معنی بانگ و فریاد میداند.
در فرهنگ نفیسی، کرج به معنی گوی، گریبان، چاک و شکاف آمده و آن رودخانه ایست که در کوههای شمال غربی ری جاری میشد و بلوک شهریار و ساوجبلاغ را مشروب میسازد و نام دهی است در کنار این رودخانه که پادشاهان قاجار در آنجا بناها و قصرهای عالیه برپا نمودهاند. همچنین در کتب مختلف آمده، لفظ کرج از واژهٔ "کرژ" به معنی کوهپایهاست.
آثار باقیمانده در عهد باستان و دوران حکومت هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان در منطقه کرج گواه است که این ناحیه در روزگاران گذشته از تمدن پیشرفتهای برخوردار بودهاست.
کرج مدتی جزء مازندران و زمانی بخشی از ری بودهاست و گاهی از روستاهای طالقان یا شهرستانک محسوب میشدهاست. تا پیش از حمله مغول رفتوآمد کاروانها بیشتر از راهی بوده که از طریق سگز آباد و شهریار به ری میرفتهاست. پس از این دوره راه قزوین–کرج–ری اهمیت بیشتری یافت ولی اهمیت کرج در دوره صفوی به دلیل قرار گرفتن بر سر راه تهران-قزوین-تبریز بیشتر شده و کاروانسراها، پلها و قلعهها ایجاد شده در حاشیه این جاده به آن هویت بخشیدهاست.
مقدسی در سده چهارم هجری قمری از کرج به عنوان یکی از روستاهای ری نام بردهاست. در آغاز سده هفتم هجری قمری یاقوت حموی نیز کرج را تابع ری دانستهاست.
حمدالله مستوفی در سده هشتم هجری قمری در کتاب مشهور خود (نزهة القلوب) کن و کرج را از ولایات تابع طالقان برشمرده و در ذکر رودخانههای عراق عجم از کوهرود نام میبرد که ویژگیهای آن بهطور دقیق قابل تطبیق بر روی رودخانه کرج است.
در سدهها میانه اسلام و پس از آن به ویژه در عهد آخرین پادشاهان صفوی که تهران مقر حکومتی دربار میشود، مسیر تهران–کرج–قزوین مورد توجه قرار میگیرد و به احتمال فراوان کاروانسرا صفوی کرج قابل انتساب به همین دورهاست.
دوره قاجار به ویژه دوره فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه کرج به علت هم جواری با پایتخت و قرار گرفتن بر سر راه ارتباطی سلطانیه و تبریز مورد توجه سلیمان میرزا قرار گرفت و کاخ سلیمانیه را در آنجا ساخت. در همین دوران سپاهیها زیادی از منطقه عبور کرده و یادداشت هائی از خود بر جا گذاشتهاند. در این دوره کرج به عنوان قسمتی از راه اصلی تهران-قزوین شناخته میشد. در بیشتر سفرنامهها ایرانی و غربی به گستردگی از این مکان یاد نشدهاست.
در سال ۱۳۱۲ هجری خورشیدی با احداث جاده آسفالت تهران-کرج به سواحل دریا خزر (چالوس) و همچنین احداث جادهها غرب کشور (قزوین-همدان-زنجان-تبریز-و…)، کرج به گلوگاه مهم ارتباطی تبدیل گردید. در دوره پهلوی احداث کارخانهها و تأسیسات صنعتی فراوان حد فاصل تهران-کرج-قزوین و اطراف آن باعث شکوفائی و گسترش روزافزون شهر گردید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بر سرعت گسترش این کلانشهر هر روزه افزوده میگردید تا امروزه که چهره یک شهر به نام و مشهور با کلیه پیشرفتها صنعتی، آموزشی، علمی، بهداشتی، تفریحی و… را به خود گرفته، به حدی که چهره چند دهه گذشته آن با چهره کرج امروز غیرقابل مقایسه میباشد.
تهیه و ویرایش توسط : ندا کامدار
گروه خورشید